فعالیت های من
من تقریبا 10 ماهه بودم که یاد گرفتم لی لی حوضک بکنم
در ضمن من روز 20 بهمن ماه هم یاد گرفتم روی دو زانویم بشینم خیلی هم ذوق میکردم که میتونم اینکار رو بکنم چون مامانم وقتی می گفت مواظب باش من کلی خوشحالی می کردم. خیلی از این کارم هم لذت میبرم.
من دقیقا ٢٠ اسفند ٩١ تونستم اولین قدم رو بدون کمک بردارم که مامان وباباییم کلی ذوق کردن که تا اومدن عکس بگیرن من دیگه کلاس گذاشتم و دیگه راه نرفتم.
من امروز ٢٦ فروردین ٩٢ یک سال و ١٨ روزمه و می تونم یه مکعب رنگی رو روی هم بزارم. می تونم راه بروم. می تونم کلمات دد و بابا و آبی را بگویم.
تازه خودم شیشمو میگیرم دستم و خودم نوش جان می کنم.
من علاقه زیادی به تلفن دارم هرجا تلفن می بینم زود دم گوشم میذارم و میگم الو
من در 2 سالگی کاملا حرف میزنم البته مامانم باید ترجمه کنه
مثل نتن یعنی نکن .شعر میخونم علی بابا باغی داره هییه هییه هو. مامان لیلا و بابایی . پشت تلفن سلام میکنم و میگم
خوبیید و بیا و به احد بابام میگم آبا ایگار نه نه آتال. یعنی احد بابا سیگار نه نه نه آشغال.